کفر
مراقب خدا باش، این روزها هیچ حواسش نیست، من و تو باید هوایش را داشته باشیم، خداست! حالا گیرم حواسش اینروزها کمی پرت؛ نباید اشتباه کند. بسم الله. شروع کن. از کتابش. یک به یک آیات را به یادش بیار. برایش بخوان. بلند تکرار کن. نه یکبار، نه دوبار، هزار بار بخوان. نباید آیاتش از یادش برود. خداست. سنت هاش را بزرگ روی تخته برایش بنویس. سنت هاش را که نمیشود تعطیل کرد. سنت هاش را که نمیشود تغییر داد. سنت هاش را که نمیشود تبدیل کرد. خداست. هی همه چیز را بلند تکرار کن برایش. مبادا از یادش برود که ظالم را باید عذاب کرد، نکند خیال کند مؤمنین اهل دوزخ اند. مراقبی؟ خیالم تخت باشد؟ نکند جان نوزادان را در رحم مادرها يشان بگیرد و پیران روبه موت را عمر دوباره دهد! نکند هرکه صدقه داد را به هزار بلا مبتلا کند! نکند عمر خویشان را به صله ی ارحام کوتاه کند. نکند گرفتاران به سنت املاء و استدراج را هی نعمت بدهد که غرقتر شوند و دست اخر به همآن نعمات، بهشتی شان کند! خدا باید حکیم باشد. گیرم حواسش این روزها کمی پرت. نکند اشتباه کند! مراقب باش. این یکی را دیگر نمیشود کاریش کرد؛ همه را رها کن فقط همين را مراقب باش اشتباه نکند. نکند طیبه اي گرفتار خبیثی کند! یک عمر بدبختی ست ها! خداست. نباید کسی را بی دلیل بدبخت کند. خداست، گیرم این روزها حواسش کمی پرت.
Labels: او
[ 13:34 ] [
]