ویرگول
 دمی وقف، کمی صبر ... غمی هست


[ خانه | پست الکترونيک | ATOM | RSS ]

Thursday, October 16, 2008

تولد - 25 مهر
امشب ماه از آن ماه های بزرگ و زرد و نزدیک است که فقط باید روبرویش ایستاد و خیره نگاهش کرد و پلک هم نزد و به این فکر کرد که اگر این ماه نبود، شب ها چه می کردم من؟ صاف توی چشم کی زل میزدم؟.. تو هم زل میزنی صاف؟ نگاهش که می کنیم، یعنی این تهِ نگاه مان روی ماه به هم میرسد؟ گمان نکنم، ماه هم بزرگ است، مثل همین زمین خودمان، گیرم که ده ها بار کوچکتر، باز هم بزرگ است، ته ِ نگاه ما مگر همه ش چقدر میشود روی ماه ِ به این بزرگی؟ روی ماه به این قشنگی..
پ.ن: فردا دو ساله میشوم اینجا، گمانم شصت بندی نوشته باشم. میکند بعبارت ماهی دو بند و نیم! دوستش دارم. عادت کرده ام به صفحه ای که نمیدانم چه رنگی ست.
پ.ن2: صبح، یک حرفهای دیگری اینجا بود، شاید باز نوشتم شان. معذرت از دو دوستی که کامنت گذاشته بودند.

Labels:


[ 23:22 ] [ ]

October 2006 | November 2006 | December 2006 | January 2007 | March 2007 | April 2007 | May 2007 | July 2007 | August 2007 | September 2007 | October 2007 | November 2007 | January 2008 | June 2008 | July 2008 | August 2008 | September 2008 | October 2008 | November 2008 | December 2008 | February 2009 | March 2009 | April 2009 | May 2009 | June 2009 | July 2009 | August 2009 | September 2009 | November 2009 | December 2009 | January 2010 | February 2010 | March 2010 | May 2010 | July 2010 | September 2010 |